من عاشقه جوجه ام

من شیطون نیستم ولی همه میگن شیطونی از چشات میریزه . خوب شایدم باشم . اسمم بهاره دختره گله باباممو خانوم نازه شویر جونم

من عاشقه جوجه ام

من شیطون نیستم ولی همه میگن شیطونی از چشات میریزه . خوب شایدم باشم . اسمم بهاره دختره گله باباممو خانوم نازه شویر جونم

خوشحالم یا؟؟؟

سلاممممم

امیدوارم همه دوستای گلم خوب و شاد و تندرست باشن و غم به سراغشون نیاد و اگه اومده با همکاری ناسا بفرستنش تو فضا.

راستش خوشحال شدم از این که مهران قراره بعد از یه استراحت دوباره به خونه برگرده . خوشحالم از اینکه دوستای خوبی مثله شما دارم .خوشحالم از اینکه الان یه عالمه پول دستمه .(بهترین لذتم اینه که پول زیاد داشته باشم و بشمرم وووووی)به قوله آقای شویر جونم بنده اسکروچ هستم البته بهارشون و اما و اما ناراحتم از اینکه تا یکی دو ساعته دیگه بیشتره پول های موجود به حساب های دیگه منتقل میشه اونم با دسته نازنین خودم . کی میخوایم ما از دست این قرض و وام ها خلاص شیم خدا میدونه .

فکر میکنم تا قبل از ظهر پلاس این بانکهام . ولی خیلی باحاله حداقل ماهی یه بار یه سر به بهانه ی بانک تا جنت هم بری و یه خرده خریدی هم بکنی . البته خرید امروزم مربوط میشه به آقای شویر و  پدرامون. چی بخرم؟ باز مثله گاگولا باس برم این مغازه و اون مغازه . اصلا ولش زنگ میزنم دوست  جونم با هم بریم اونم واسه باباش چیزی بخره (البته اگه تا کله ی ظهر نخوابیده باشه &کی میشه این علوس بشه و سحرخیز).

همه که مثله من نیستن که اوله صبحی سوپ مرغ بزارن جلوی شویراشون (البته مونده ی دیشب و گرم کردم)و براشون چای زعفرونی بریزن.(هر رو ز که مسئله پیاده کردن اساسی باشه آقای شویر تحویل گرفته میشود . قابله توجه خانومای خونه دار).

واسه امروز برنامه ها دارم اگه عملی شد بعدا براتون مینویسم حالا بهتره برم کم کم کارامو بکنم . فعلا اینو داشته باشین:

پنج راه برای خوشحال بودن

۱- داشتن دوست خوبی مثل من

۲- داشتن دوست خوبی مثل من

۳- فقط داشتن من

۴- داشتن من

۵- من

بای بوس باس

************************

پی نوشت: خدایی بگم هی من میام افکارمو درست کنم نمیشه امان از دسته بعضی از این آقایونه بد چشم. یارو کارمنده بانکه نه اینکه هرماه میرم پیشش یه خودی نشون میدم انگاری پسر خالمه کلی عذر خواهی که منو تو صف معطل کرده آخره سر هم میگه سلام برسونین آخه اسکول به کی سلام برسونم ؟؟؟وچند ماجرای دیگه که حالا بماند. کارام رو که انجام دادم با خیاله راحت شروع کردم به قدم زدن تو جنت . هر چی به اینور اونور نیگاه میکردم که چی بخرم به جایی نرسیدم . شده بود ساعته یک ونیم دیدم بهترین کار اینه که خودمو تلپ کنم یه جایی از قضا خواهرم زنگید که برم اونجا ما هم که منتظر، فوری دعوتشونو اجابت کردیم .....

بعد از دیدن نیمه اول فوتبال حاضر شدیم و رفتیم خیابون ۱۷ شهریور واسه خریده لوازم آرایش جات .منم که عاشقه خریده اونجام . جاتون خالی  داخل مغازه ی همیشگی که شدیم من که نمیخواستم خرید کنم اما از خواهر جونم که میخواست خرید کنه ۵ تومان بیشتر خرید کردم حالا فک کنین جلوی میزه آرایشه من چه قد لوازم آرایشی ریخته . بابام که همیشه به من میگه دختر پولتو اینقد تو چاه نریز منم که خووووب گوش میکنم . راستی یه چی بگم ما که خندیدیم ولی شما نخندین٬در راه برگشت تاکسی مارو میدون ضد(زد ؟؟؟) پیاده کرد خواهره کوچیکم طفلی میخواست واسه ما کلاسه سلام دادن به امام رضا رو بزاره بجای اینکه رو به حرم عرض ارادت کنه رو به میدونه عدل این عملو خالصانه انجام داد آقا ما هم وسطه خیابون کلی به کاره این بچه خندیدیمو...حال میکنین این استعداد و فک کنین ارثی هم باشه دیگه هیچی ی ی .

خلاصه ساعته ۸ شب رسیدم خونه دیدم آقای شویرجونی خونه بیدن و در حاله سرچ یه فیلمی که از اولش نیگا کنن.با کلی احساس هرچی خریده بودیم و رو کردیم که با تو ذوق خوردن مواجه شدیم . تو چرا تو خرید جو میگیرت و هر چی رسید و میخری از اینا که تازه خریده بودی آخه من از دسته تو چیکار کنم و لی خدایی ما هم تو روشه .. کردن استادیم به طرزه ماهرانه ای فیتیله پیچش کردیم و با قربون صدقه رفتنه ایشان از ما قضیه به اتمام رسید .تقصیره من نیست که این همه عاشقه لوازم آرایش و عروسک و جوجه و پول و  اینا  هستم.  

خیلی حرفیدم باشه نزنین میرم خودم  رفتم .....رفتم دیگه ...........................بابا رفتم

بای بوس باس همه ی شما

نظرات 11 + ارسال نظر
مهران دهقان چهارشنبه 27 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 01:45 ب.ظ http://360.yahoo.com/mehran_dehghan2000

سلام علیکم و رحمه الله و برکاه
ان شاء الله حاله شما خوب باشد
حالا دیگه می خوای کودی درون منو خفه کنی دیگه !!!!!!!!!!
(عصبانیمولک)
بعدشم من هر جا بخام میرم اصلا الان می خوام برم دستشویی ..................

سلام آقای مهرانه دهقان گله گلاب
ما خوبیم توپپپپپپپپپپ
کی جرات داره ؟ جسارت کردیم ،بچه اس دیگه بزار آزاد باشه ....

اوکی !!!بچه که زدن نداره .برو من پشت در وامیستم بیای بیرون بعد خودم برم ،خوبه خدایی ابجی بهار به این باحالی داری چرا اینقد حرصش میدی ؟
بای

غریبه پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:33 ق.ظ

سلام سلام

چطوری خانم تناردیه (!) بله بله ٬ خودمم (کوزت !) ... حالا فهمیدم که چرا چند روز سیستم شتاب در روستای ما دچار مشکل شده (؟!) نگو تو داری پولات رو جا به جا میکنی و با این کار بانک مرکزی رو به هم ریخته !! (چشمک)

راستی یه کشف جدید هم کردم (!) تازه فهمیدم که : تو به مراتب ٬ از من هم خودشیفته تری ((-:

شاد باشی و شادی آفرین
یا حق

سلاممممممممممم
نه بابا من کوزتم . راستش تا پامون میرسه خونه ی پدر شوهر عزیز خودمونو میزاریم جای کوزت . واسه این که نگن این عروس ما تنبل تشریف دارن (چاپلوسمولکی) شروع میکنیم به کوزت بازی ولی خدایی هم نتایج پر باری نصیبمان شده. ای ی ی ی
هی بگین د.ول.ت اح.م.دی بده و پیشرفت نکرده .میبینی تو رو خدا سیستم شتاب تو روستا هم اومده و ما ملت ناشکر.(نیش)
کاشف،کاشف ،کارت درسته ،ولی خدایی این خودشیفتگی از زمانه دانشگاه در من به طوره روزافزون تقویت شد . همش تقصیره این استاده آسیب شناسی روانی مون بود منو آسیب دیده کرد .(ولی خودمونیم بد نی ها)
فدای محبتت امین جان
بای بوس باس

یوسف پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:25 ب.ظ http://littlestar.persianblog.com

۳۰لام آبجی جونم..حالت خوبه؟!کیفولی؟!طفلی شوبرجونت چی می کشه از دست تو با اون سوپ های خروست!! :)))
آره داداش مهران برگرده باس پارتی بگیریم و یه مجلس لهب و لهب راه بندازیم!!...... :))
شما خانما هم جونتون به لوازم آرایش و پول بنده!فک کنم اگه شوبرجونت بخواد تنبیه ات کنه اینارو ازت بگیره بهترین راه ممکنه اس تا شیطونی نکنی!..یه روز منو با خودت ببر بانک تا شماره حساب بدم پول ها رو به حساب من منتقل کنی!!..... :))
اون فلکه هم مسیر منه همیشه سو به ترمینال کذایی!بعدشم حرم که از اون جا دیده می شه!شاید خواهر می خواستن به امام خمینی عرض ارادت کنن!!!:))))
آبجی جونم می دونم الان نظر بدم برم و خواستم دوباره بیام امکانش نیس!..نمی دونم چرا چون این کادر نظرخواهی واسه بار دوم که میام باز نمی شه..حتما تنظیماتی داشته که زدی رو یه بار!!:))))بزن رو صدبار!! :))))
قربونت شاد باشی دوست جون :)

سلام یوسف جون.خوبه خوبم تو خوبی؟
چرا نمیشه اومد خونه ی تو و خونه ی بهارخانوم و....؟
هه هه هه ماییم دیگه .
جون یه بزن بکوبی که چشم حسودا کور شه .
اره بخدا نگو شویرم میاد میخونه یاد میگیره و منو تنبیه میکنه .
شاید !!!!!
من امتحان کردم خودم درسته نمی دونم چرا واسه تو اینجوریه . حالا تو دوباره امتحان کن . حتما
بای بوس س س باس

مهران دهقان پنج‌شنبه 28 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 02:18 ب.ظ

به نظر من این بهاره شبیه ژانوالژانه (خنده مولمولک)
البته به گوژ پشت نتردام هم یکم می خوره نه؟؟؟

چی بگم والا

*+*+*سارا*+*+* شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:34 ق.ظ http://saaaraaa.blogfa.com

آخههههههههههههههههههههههههههه


جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان

جوجو :*

لوازم آراییییییییییییییییییییش منم میخواااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

اصلا با این لوازم ارایش خیلی موافقم
اصلا فقط ماله منن همشون به هیچکیم نمیدم تا دلشون بسوزه

اهم اهم

-----------------------------

به به داداش یوسف ما هم که اینجااااااااااس :))

جانننننننننننننننننننننننمممممممممم
ای ی ی ی کلی پول بابتش دادم .هونوقت بدم به تو ؟
خوب باشه سارا جون این ریملی که خریدم ماله تو (هنوز ریمل قبلیم داره ،بعدا واسه خودم میخرم)
میبینی سخاوت و؟
همش نه فقط ریمل .
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
قابل توجه داش یوسف

علی شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 06:33 ب.ظ

سلام بهاره جان
راستی من علس نیستم(علی هستم)
من وقتی وبلاگت رو باز کردم فکم خورد زمین یعنی این همه شباهتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
منم مثل تو شدم یه لحظه
حالا که اینجوری هست دیگه ما باید با هم دوست بشیم
من لینک میکنمت
میخوای ادغام کنیم

سلام
ببخشین اشتب تایپی بود.حالا نزن . بچه که زدن نداره.
ها !!! شدی مث من
ما با هم دوست هستیم
منم میلینکمت
دوری و دوستی این بهتره مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بهاری باشی
بای بوس باس

الهام شنبه 30 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:01 ب.ظ http://sofalin.blogsky.com/

:))
سلام ...خیلی جالب بود تو وبلاگ سوپ جوجه دیدم کامنتتو...
خیلی جالب بود.... اسفندی هستی؟
به خانه سفالین منم سر بزن خوشحال میشم ..

))))
سلام ... خوشحال شدم بهم سریدی
ممنون...نه بهمنی هستم درست روزه ولنتاین.
سر زدم . ..مادر واسه همه عزیزه. قلم خوبی داری.
بای بوس باس

dj بهاره دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:20 ق.ظ http://djbahareh2008.blogfa.com

سلام خانومی
میگم من ادرسو اشتب نیومدم؟؟؟؟‌!!!!

سلام عزیزم
بله؟
با کی کار داشتین؟
نه قشنگم درست اومدی .خوش اومدی

شاذه دوشنبه 1 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:02 ب.ظ http://shazze.blogsky.com

سلاممممممم
من میخواممممم برمممممممم مشهددددددددددددددد
خوبین شما؟ راههای ... کردن شوور جان، بله؟ هممون بلدیم. ولی گاهی اوقات کارساز نیست:(

سلامممممممم
خوب بیا عزیزم قدمت رو چشام بیا خونه ی خودمممممممممممممم
خوبم. اگه زنه تیزی باشه در هر حالی که پیش بیاد اونو میتونی ... بکنی.
(منظور خ.ر کردن بود) .
بیا خودم بهت یاد میدم

علی پنج‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:24 ق.ظ http://chickensoup.blogsky.com

سلام همزاد من
خوبی بهاره جان من آپ کردم خوشحال میشم به من سر بزنی

سلام دوست خوبم
خوبم
حتما

رسم روزگار سه‌شنبه 30 مرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:43 ب.ظ http://rasme-rozegar.blogfa.com

بــــــــــــــه نام خدا

ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام


امیدوارم همیشه ســـــــــــلامت وموفق باشید


•*..*•. •*..*•.



شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی.. اما حال که به آن دعوت شدی . پس تا می توانی زیبا برقص

•*..*•. •*..*•..•*..*•. .•


•*..*•. •*..*•..•*..*•. .•


دو چیز را فراموش نکن: یاد خدا و یاد مرگ دو چیز را فراموش کن: بدی
دیگران در حق تو و خوبی تو در حق دیگران. چهار چیز را نگه دار: گرسنگیت
را سر سفره دیگران، زبانت را در جمع، دلت را سر نماز و چشمت را در خانه
دوست



در ضمن من با پستی متفاوت اینبار در خدمتتون هستم خواهشا بادقت اون بخونیدوهرکجا که اشتباه گفتم رو بهم بگید .سعی کنید حرف دلتون رو بزنید واقعا ممنون می شم
ومطمئن باشید از خجالتتون در می یام

سلام
ادم وقتی چیزی از ته دلش میگه اشتباه نیست.
به دونسته هات عمل کن
بهاری باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد